این مقاله شامل فهرست بیش از 1000 کلمات پر تکرار فرانسوی و نتیجه یک تجزیه و تحلیل آماری است که ما روی مجموعه بزرگی از اسناد فرانسوی از جمله مقالات خبری و سایر مقالات موجود در اینترنت انجام دادیم.
لینک دانلود رایگان pdf کتاب 2500 لغت پرکابرد زبان فرانسه را نیز در همین ابتدای محتوا برای شما قرار دادهایم. همچنین لینگووی به عنوان معتبرترین مرجع کلاس آنلاین زبان شناخته شده است. شما میتوانید به آموزش آنلاین زبان فرانسه نیز با بالاترین کیفیت دسترسی داشته باشید.
فرهنگ لغت واژگان رایج فرانسوی – واژگان ضروری و 2500 کلمه رایج زبان فرانسه
French Frequency Dictionary – Essential Vocabulary 2500 Most Common French Words
کلمات پر تکرار فرانسوی
فرانسوی زبان عشاق میباشد که از لاتین تکامل یافته است، بنابراین بسیاری از رایج ترین کلمات واژگان فرانسوی از کلمات لاتین مشتق شده اند.
این فهرست واژگان بر اساس فراوانی مرتب شده است و رایج ترین کلمه در بالای لیست ظاهر می شود. متوجه خواهید شد که کلمات پرکاربرد کوتاهتر هستند، پدیدهای که برای اکثر زبانها صادق است و در زبانشناسی به نام قانون اختصار Zipf یا قانون مختصر (brevity law) شناخته میشود.
بخش اول – کلمات بسیار پر تکرار فرانسوی
همانطور که در بالا نیز اشاره شد، این کلمات کوتاه اما بسیار پرتکرار هستند و در تمامی زبانها نیز یافت میشوند. درباره مواردی که نیاز وجود داشته برای شما برای درک بهتر توضیحات آورده شده است.
le [حرف اضافه] (the)
Le صورت مذکر حرف معین فرانسوی است. از ضمیر اثباتی لاتین ill گرفته شده است.
de [حرف اضافه] (از)
être [فعل] (بودن)
کلمه être با لهجه حاشیه ای (circumflex accent) مشخص شده است (همون فلش رو به بالا که بالای حرف e میبینید) که نشان دهنده یک حرف «s» است که ناپدید شده است. در قرون وسطی این کلمه estre نوشته می شد. از نمونه های دیگر این پدیده می توان به کلمه forêt (که در زبان فرانسوی قدیم forest نوشته می شد) و کلمه île (که قبلاً isle نوشته می شد) اشاره کرد.
un [حرف اضافه] (الف)
برای مفرد مذکر و برای عدد “یک” استفاده میشود.
à [حرف اضافه] (به)
لهجه این کلمه باعث تمایز آن از همفون آن، حرف «a» بدون لهجه است که شکل سوم شخص مفرد فعل avoir در زمان حال حاضر است.
avoir [فعل] (داشتن)
افعال فرانسوی être و avoir بسیار مورد استفاده قرار می گیرند زیرا آنها همچنین به عنوان افعال کمکی برای تشکیل زمان های مرکب عمل می کنند.
il [ضمیر] (او)
ce [تعیین کننده] (این)
en [حرف اضافه] (در)
et [حرف ربط] (و)
کلمه فرانسوی “et” مستقیماً از لاتین آمده است. انگلیسی زبانان آن را در عبارت لاتین “et cetera” تشخیص می دهند که اغلب به صورت اختصاری “و غیره” خوانده می شود.
pour [حرف اضافه] (برای)
pas [قید] (نه)
son [تعیین کننده] (او مذکر)
dans [حرف اضافه] (در)
je [ضمیر] (من)
se [ضمیر] (خود، خودش مذکر، خودش مونث)
در زبان فرانسه، کلمه “se” به عنوان یک ضمیر بازتابی سوم شخص عمل می کند. این کلمه مکرراً دیده می شود زیرا زبان فرانسوی افعال بازتابی زیادی دارد.
lui [ضمیر] (او)
sur [حرف اضافه] (روشن)
par [حرف اضافه] (از طریق)
nous [ضمیر] (ما)
on [ضمیر] (کسی، برخی افراد، ما)
در زبان فرانسه، کلمه “on” یک ضمیر شخصی است که معادل دقیقی در انگلیسی ندارد. این می تواند به یک موضوع مفرد یا جمع اشاره داشته باشد و بسته به زمینه می تواند معانی مختلفی داشته باشد. در برخی موارد، می توان آن را به عنوان “کسی” یا “یک نفر” ترجمه کرد، در حالی که در موارد دیگر می تواند به معنای “مردم” یا “آنها” باشد. علاوه بر این، “on” می تواند به معنای “ما” در معنای غیر رسمی یا جمعی باشد.
au [اختصار] (اختصار “à le”)
کلمه فرانسوی “au” انقباضی از حرف اضافه “à” (به معنای “to” یا “at”) و حرف تعریف “le” است. هنگامی که این دو کلمه با هم ترکیب شوند، انقباض حاصل به معنای “to the” یا “at the” است.
ne [لفظ] (نه)
tout [صفت] (همه)
vous [ضمیر] (شما – جمع)
faire [فعل] (انجام دادن)
avec [حرف اضافه] (با)
plus [قید] (بیشتر)
pouvoir [فعل] (توانستن)
très [قید] (بسیار)
mais [حرف ربط] (اما)
aussi [قید] (همچنین)
leur [تعیین کننده] (آنها)
devoir [فعل] (باید)
votre [تعیین کننده] (شما)
que [حرف ربط] (که)
notre [تعیین کننده] (ما)
donc [قید] (بنابراین)
bien [قید] (خوب)
aller [فعل] (رفتن)
également [قید] (همچنین)
mon [تعیین کننده] (مال من)
cela [ضمیر] (که)
falloir [فعل] (نیاز داشتن)
autre [صفت] (سایر)
y [ضمیر] (آنجا)
même [قید] (حتی)
nouveau [صفت] (جدید)
deux [عدد] (دو)
bon [صفت] (خوب)
premier [صفت] (اول)
me [ضمیر] (من)
toujours [قید] (همیشه)
Encore [قید] (دوباره، هنوز)
qui [ضمیر] (چه کسی)
prendre [فعل] (گرفتن)
rester [فعل] (ماندن)
sans [حرف اضافه] (بدون)
الورس [قید] (سپس)
an [اسم] (سال)
grand [صفت] (بزرگ)
voir [فعل] (دیدن)
site [اسم] (سایت)
français [صفت] (فرانسوی)
بخش دوم – کلمات پر تکرار فرانسوی
travail [اسم] (کار)
واژه فرانسوی travail در زبان انگلیسی به معادل “work”است. علیرغم تأکید فرانسویها بر حفظ تعادل بین کار و زندگی شخصی، یا شاید به دلیل آن، کلمه «travail» یکی از پرکاربردترین اسمهای فرانسوی است.
naître [فعل] (زاده شدن)
vouloir [فعل] (خواستن)
ou [حرف ربط] (یا)
depuis [حرف اضافه] (از آنجا که)
jour [اسم] (روز)
temps [اسم] (زمان)
comme [حرف ربط] (مانند)
question [اسم] (سوال)
personne [اسم] (شخص)
این کلمه رایج فرانسوی معانی مختلفی دارد. به عنوان یک اسم به معنای “شخص” است، اما وقتی به عنوان ضمیر استفاده می شود به معنای “هیچ کس” است.
beaucoup [قید] (زیاد)
passer [فعل]
place [اسم] (مکان، مربع)
devenir [فعل] (شدن)
vie [اسم] (زندگی)
pourcent [اسم] (درصد)
monde [اسم] (جهان)
connaître [فعل] (دانستن)
groupe [اسم] (گروه)
déjà [قید] (از قبل)
attendre [فعل] (صبر کردن)
là [قید] (آنجا)
sous [حرف اضافه] (زیر)هوم [اسم] (مرد)
rien [ضمیر] (هیچ چیز)
venir [فعل] (آمدن)
résultat [اسم] (نتیجه)
petit [صفت] (کوچک)
projet [اسم] (پروژه)
point [اسم] (نقطه)
dernier [صفت] (آخرین)
jeu [اسم] (بازی)
euro [اسم] (یورو)
mettre [فعل] (قرار دادن)
politique [صفت] (سیاسی)
problème [اسم] (مشکل)
enfant [اسم] (کودک)
این کلمه فرانسوی از کلمه لاتین “Infāns” گرفته شده است. فرانسوی زبانی است که از لاتین سرچشمه می گیرد و در نتیجه شباهت های زیادی بین فرانسه و لاتین وجود دارد.
quelque [تعیین کننده] (برخی)
dire [فعل] (گفتن)
plusieurs [صفت] (چندین)
aucun [صفت] (هیچ)
ville [اسم] (شهر، شهرک)
chose [اسم] (چیز)
entre [حرف اضافه] (بین)
شروع کننده [فعل] (شروع کردن)
après [حرف اضافه] (پس از)
vraiment [قید] (واقعا)contre [حرف اضافه] (علیه)
vers [حرف اضافه] (به سمت)
باله [اسم] (پایان)
savoir [فعل] (دانستن)
فرانسه [اسم خاص] (فرانسه)
حزب [اسم] (قسمت)
هور [اسم] (ساعت)
خدمت [اسم] (خدمت)
موقعیت [اسم] (وضعیت)
ici [قید] (اینجا)
cas [اسم] (مورد)
می پردازد [اسم] (کشور)
مهم [صفت] (مهم)
cours [اسم] (دوره، نرخ)
مرسی [اسم] (متشکرم)
trois [عدد] (سه)
prix [اسم] (قیمت، جایزه)
این واژه از کلمات پر تکرار فرانسوی دو معنای متفاوت دارد. می تواند به معنای قیمت چیزی باشد که برای فروش است. همچنین می تواند به معنای یک جایزه باشد، مانند “le prix Nobel” یا “le prix Goncourt” (جایزه ادبی).
prévoir [فعل] (انتظار داشتن، پیش بینی کردن)
seul [صفت] (تنها، تنها)
public [صفت] (عمومی)
année [اسم] (سال)
peu [قید] (کمی، نه زیاد، نه خیلی)
lieu [اسم] (مکان)
histoire [اسم] (داستان، تاریخ)
compte [اسم] (حساب)
maintenant [قید] (اکنون)
ensuite [قید] (بعد، بعد، بعد)
retour [اسم] (بازگشت)
ainsi [قید] (بنابراین)
équipe [اسم] (تیم)
mois [اسم] (ماه)
recherche [اسم] (تحقیق)
match [اسم] (مسابقه)
به دلیل نقش مهم فوتبال در فرهنگ فرانسه، یافتن این کلمه در میان رایج ترین کلمات فرانسوی تعجب آور نیست.
chez [حرف اضافه] (در، به)
comment [قید] (چگونه)
chaque [صفت] (هر کدام)
photo [اسم] (عکس)
trop [قید] (همچنین)
information [اسم] (اطلاعات)
demande [اسم] (درخواست)
suivre [فعل] (پیروی کردن)
marché [اسم] (بازار)
famille [اسم] (خانواده)
réponse [اسم] (پاسخ)
droit [اسم] (راست)
nombreux [صفت] (تعدد)
système [اسم] (سیستم)
Jamais [قید] (هرگز)
bel [صفت] (خوش قیافه، زیبا)
formation [اسم] (تربیت، شکل دادن)
coup [اسم] (ضربه)
ligne [اسم] (خط)
fait [اسم] (واقعیت)
non [قید] (نه)
forme [اسم] (شکل)
mort [اسم] (مرده)
femme [اسم] (زن)
film [اسم] (فیلم)
changer [فعل] (تغییر دادن)
donner [فعل] (دادن)
avant [حرف اضافه] (قبل از)
général [صفت] (عمومی)
affaire [اسم] (رابطه)
différent [صفت] (متفاوت)
trouver [فعل] (یافتن)
کلام آخر
این لیست به زودی تکمیل شده و تمامی لغات و کلمات پر تکرار فرانسوی در این مقاله قرار خواهند گرفت. میتوانید نظرات خود را از طریق بخش زیر با ما در میان بگذارید.