اصطلاحات زبان آلمانی به شما کمک خواهد کرد تا درهنگام صحبت کردن با آلمانی زبانها بهتر متوجه منظور آنها بشوید. همچین، هنگامی که آلمانی را یاد می گیرید، یادگیری اصطلاحات آلمانی (Redewendungen) یک راه سرگرم کننده و موثر برای تقویت تسلط زبان شماست.
شما ارجاعات متعددی به سوسیس، چاشنی، نان و دیگر غذاهای خوشمزه آلمانی خواهید شنید. این عبارات همچنین بینش های ارزشمندی در مورد فرهنگ و تاریخ آلمان ارائه می دهد که به شما کمک می کند با شیوه زندگی آلمانی آشنا شوید.
لینگووی به عنوان پلتفرم کلاس آنلاین زبان به شما این امکان را میدهد تا آلمانی را به آسانی بیاموزید. میتوانید بهترین کلاس آنلاین زبان آلمانی را همراه با ما تجربه نمایید. کافی است به صفحه مربوط به زبان آلمانی سر بزنید.
اصطلاحات زبان آلمانی
در حالی که برخی از اصطلاحات آلمانی شبیه به معادل انگلیسی خود به نظر می رسند، برخی دیگر کاملاً متفاوت هستند. ترجمههای تحت اللفظی همیشه معنا ندارند، به همین دلیل است که حتی زبانآموزان پیشرفته در تشخیص معنای یک عبارت مشکل دارند.
تعدادی از اصطلاحات زبان آلمانی زیر عباراتی ضروری هستند که برای تسلط به زبان آلمانی به آنها نیاز دارید. ترجمه های تحت اللفظی را همراه با معادل انگلیسی و توضیح کوتاهی خواهید یافت. امیدوارم برخی از این اصطلاحات آلمانی شما را به خوبی بخنداند و الهام بخش شما برای ادامه یادگیری زبان آلمانی باشد!
1. Um den heißen Brei herumreden
ترجمه تحت اللفظی – در مورد فرنی داغ صحبت کنید.
معنی انگلیسی – Beat around the bush.
معنی فارسی – بریم سر اصل مطلب / طفره نرو!
اگرچه ممکن است اغلب با دوستان آلمانی خود به این عبارت نیاز نداشته باشید، اما اگر می خواهید بیشتر شبیه یک آلمانی زبان به نظر برسید، می تواند مفید باشد. اگر می خواهید کسی به اصل مطلب برسد، به او بگویید: Rede nicht um den den heißen Brei herum.
2. Da kannst du Gift drauf nehmen
ترجمه تحت اللفظی – شما می توانید سم بر روی آن قرار دهید!
معنی انگلیسی – You can bet your life on it!
معنی فارسی – سر زندگیت شرط ببند! (ردخور ندارد.)
این اصطلاح آلمانی زیر چندان دوستانه به نظر نمی رسد، اما به این معنی است که چیزی مطمئن است. برای مثال، اگر کسی از شما بپرسد که آیا فکر میکنید در آزمون بعدی آلمانی خود موفق خواهید شد، میتوانید با این عبارت پاسخ دهید.
Ich weiß، dass ich die Prüfung bestehen werde. Da kannst du Gift drauf nehmen! (می دانم که در امتحان قبول می شوم. می توانید برای زندگی خود شرط بندی کنید!)
3. Sich zum Affen machen
ترجمه تحت اللفظی – از خود یک میمون بسازید! 🐒
معنی انگلیسی – Make a fool of yourself.
معنی فارسی – خودت رو گول نزن!
آلمانی ها به جای اینکه خود را احمق کنند تبدیل به میمون یا شانپانزه میشوند. اگر فکر می کنید کسی بد رفتار می کند، می توانید بگویید:
Mach dich nicht zum Affen! (خودت را گول نزن!)
4. Zwei Fliegen mit einer Klappe schlagen
ترجمه تحت اللفظی – با یک مگسکش به دو مگس ضربه بزنید.
معنی انگلیسی – Kill two birds with one stone.
معنی فارسی – با یک تیر دو نشان زدن.
از اصطلاحات زبان آلمانی است که در بیشتر زبانها معادل دارد. دفعه بعد که دو کار را همزمان انجام دادید، این اصطلاح آلمانی را که از قرن هشتم وجود داشته است را به خاطر بسپارید.
Du kannst zwei Fliegen mit einer Klappe schlagen. (می توانید با یک سنگ به دو مگس ضربه بزنید.)
5. Eine Extrawurst verlangen
ترجمه تحت اللفظی – یک سوسیس اضافی بخواهید.
معنی انگلیسی – Demand special treatment.
معنی فارسی – دو قورت و نیمش باقیه!
تصور کنید کسی چه حقی باید داشته باشد تا یک سوسیس اضافی بخواهد! اگرچه این اصطلاح آلمانی شامل یک ارجاع به غذا است، از این عبارت برای صحبت در مورد افراد دارای حق با لحنی ناپسند استفاده میشود.
Warum verlangst du immer eine Extrawurst؟! (چرا همیشه خواهان حق خاصی هستید؟!)
6. Himmel und Hölle in Bewegung setzen
ترجمه تحت اللفظی – بهشت و جهنم را به حرکت درآورید.
معنی انگلیسی – Move heaven and earth.
معنی فارسی – عرش رو به فرش میارم.
وقتی به یک عبارت عاشقانه فکر می کنید که می توانید به محبوب خود بگویید، احتمالاً به گنجاندن کلمه “جهنم” فکر نمی کنید. در آلمانی، این کاملا قابل قبول است که بگوییم برای رسیدن به یک هدف دست به هر کاری می زنید.
Ich setze Himmel und Hölle در Bewegung. (من آسمان و زمین را جابجا می کنم.)
7. Da steppt der Bär
ترجمه تحت اللفظی – خرس آنجا میرقصد.
معنی انگلیسی – A party that’s off-the-hook.
معنی فارسی – بترکونه!
شاید به شنیدن این اصطلاح یاد سگ میزند و گربه میرقصد بیوفتید اما معنی آن در فارسی به خفن بودن اشاره میکنه! در آلمانی، ایده خرس رقصنده به معنای جشنی است که نمی خواهید از دست بدهید! دفعه بعد که می خواهید همه را به یک مهمانی دعوت کنید، به یاد داشته باشید که به آنها بگویید:
Du Musst Dort Sein. Da steppt der Bär. (شما باید آنجا باشید. خرس آنجا میرقصد.)
8. Tomaten auf den Augen haben
ترجمه تحت اللفظی – گوجه فرنگی بر روی چشم داشته باشید.
معنی انگلیسی – Blind to something.
معنی فارسی – متوجه نبودن / کور بودن (معنای غیر مستقیم)
از اصطلاحات زبان آلمانی که رک و روراست بودن آنها را بیشتر به ما یادآوری میکند. گاهی اوقات در زندگی، همه ما می توانیم از حقایقی که مستقیماً جلوی چشمان ما هستند، غافل باشیم. در آلمانی، ممکن است روی چشمانتان گوجه فرنگی داشته باشید که درک شما از واقعیت را مخدوش کند!
Hast du Tomaten auf den Augen؟ Sie will dich nur für dein geld. (آیا شما کور هستید؟ او فقط تو را به خاطر پولت میخواهد.)
9. Den Nagel auf den Kopf treffen
ترجمه تحت اللفظی – میخ را به سر بزنید.
معنی انگلیسی – Hit the nail on the head.
معنی فارسی – حق مطلب را ادا کردن.
این اصطلاح آلمانی همان نسخه انگلیسی است. وقتی کسی به طور مستقیم کاری را به درستی انجام می دهد، بگذارید مطلع باشد.
Du hast den Nagel auf den Kopf getroffen. (میخ را به سر می کوبید.)
10. Ich verstehe nur Bahnhof
ترجمه تحت اللفظی – من فقط ایستگاه قطار را می فهمم.
معنی انگلیسی – It’s all Greek to me.
معنی فارسی – سر در نمیآورم.
وقتی دوست آلمانی شما از اصطلاحی استفاده میکند که شما آن را نمیفهمید، میتوانید با این اصطلاح پاسخ دهید، به این معنی که نمیتوانید از مکالمه سر در بیاورید.
Ich verstehe nur Bahnhof. Kannst du nochmal erklären? (سر در نمیآوردم. می توانید دوباره توضیح دهید؟)
11. Weggehen wie warme Semmeln
ترجمه تحت اللفظی – Leave like warm rolls.
معنی انگلیسی – Sell like hotcakes.
معنی فارسی – مثل کره میفروشه / رو هوا میره / رو هوا میزنن
کلمه Semmeln یک اصطلاح عامیانه برای Brötchen (نان رولی) است. شما می توانید از این عبارت برای صحبت در مورد محصول یا خدماتی استفاده کنید که به سرعت و تقاضای زیادی در حال فروش است.
Mein Neues Design geht weg wie warme Semmeln. (طراحی جدید من رو روی هوا میزنن!)
12. Seinen Senf dazugeben
ترجمه تحت اللفظی – خردلش را بهش اضافه کنید.
معنی انگلیسی – Give your two cents worth.
معنی فارسی – ابراز کردن نظر و عقیده خود راجع به موضوعی (به ویژه زمانی که کسی نخواسته باشه ازمون)
یک بار دیگر، یک غذای مورد علاقه آلمانی راه خود را به یک اصطلاح شناخته شده باز می کند. به جای اینکه دو سنت خود را برای ابراز نظر بدهید، خردل خود را اضافه کنید!
Er muss immer seinen Senf dazugeben. (او همیشه باید نظرش را بدهد.)
13. Jemandem die Daumen drücken
ترجمه تحت اللفظی – انگشت شست را برای کسی فشار دهید.
معنی انگلیسی – Cross your fingers.
معنی فارسی – دعای خیر کردن.
این از اصطلاحات زبان آلمانی است و به معنی آرزوی خوشبختی کردن برای کسی میباشد. در انگلیسی به این شکل 🤞🏼 و در فرهنگ ما به این شکل 🙏🏼 اما، در آلمانی، شما باید شست خود را در کف دست خود فشار دهید!
Sei nicht nervös. Wir drücken dir die Daumen! (نگران نباشید ما برای شما دعای خیر میکنیم!)
14. Etwas wie seine Westentasche kennen
ترجمه تحت اللفظی – چیزی را مانند جیب جلیقه خود را بشناسید.
معنی انگلیسی – Know something like the back of your hand.
معنی فارسی – چیزی را مانند کف دست خود بشناسید.
مشابه عبارت انگلیسی و فارسی، این اصطلاح آلمانی تاکید می کند که شما چقدر چیزی را خوب میدانید یا میشناسید.
Ich wohne seit zwanzig Jahren in Berlin. Ich kenne die Stadt wie meine Westentasche. (من 20 سال است که در برلین زندگی می کنم. شهر را مثل کف دستم می شناسم.)
15. Man soll den Tag nicht vor dem Abend loben
ترجمه تحت اللفظی – روز قبل از عصر نباید ستایش کرد.
معنی انگلیسی – You shouldn’t count your chickens before they hatch.
معنی فارسی – جوجه را آخر پاییز میشمارن! (اما نه به صورت تهدیدآمیز)
وقتی زودتر از موعد جشن بگیرید، ممکن است بعداً ناامید شوید. می توانید با گفتن این اصطلاح، به آلمانی هشدار دهید.
Wir haben Fortschritte gamacht، aber wir sollten den Tag nicht vor dem Abend loben. (ما پیشرفت کردیم، اما نباید جوجه هایمان را قبل از پاییز بشماریم!)
کلام آخر درباره اصلاحات زبان آلمانی
امیدوارم از یادگیری تمام این اصطلاحات زبان آلمانی لذت برده باشید. همانطور که به یادگیری آلمانی ادامه میدهید، همیشه عبارات جدید و سرگرم کننده ای را کشف خواهید کرد.
یادگیری زبان مستلزم تعهد شماست و چه راهی بهتر از افزودن عبارات کاربردی و روزمره به بانک دانش خود برای با انگیزه ماندن.
بنابراین اکنون هنگام گوش دادن به پادکست های آلمانی یا خواندن به زبان آلمانی به این اصطلاحات آلمانی توجه کنید. یا حتی زمانی که برنامه های تلویزیونی آلمانی را تماشا می کنید و فیلم های آلمانی را تماشا می کنید.
تا دفعه بعد، Ich drück dir die Daumen!
90 Amazing German Idioms For Every Occasion To Speak German Fluently | storylearning
111 German Idioms In English With Illustrations [+ Translation] | simplegermany